گروه  دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

هرکجا سازی شنیدی ، شعر و آوازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی ، یاد ما کن.
گروه  دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

هرکجا سازی شنیدی ، شعر و آوازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی ، یاد ما کن.

چرا اینقدر ....

امروز یه روز جالب بود. صبح با ندا ( مدیر روابط خارجی گروه ) رفتیم دوچرخه سواری . 

هوا هم خنک بود و هم عالی. کلی لذت بردیم و صبحانه ای هم در ارتفاعات خوردیم. جای همتون خالی . مردم  از شهرهای مختلف به همدان اومدند و در پارک ها چادر زدند و کمترین تاثیری در رونق گردشگری ندارند. از یکی از این توریست ها یک دون لیپتون گرفتیم و چایی درست کردیم. در راه بازگشت خیابان ها به نسبت یکی دوساعت قبلش شلوغ تر شده بود و تو خیابان پر بود از ماشین هایی که در هم میلولیدند. یه وانته دور یکی از میدانهای شلوغ افتاد پشت سر من و شروع کرد بوق زدن. منم شاکی شدم وسط میدان دوچرخه رو جلوش نگهداشتم رفتم سراغش. بدبخت اینقدر ترسیده بود که سرخ شده بود. یک کلام بهش گفتم بیمارستان خیلی نزدیکه خودتو بهش برسون . سوار شدم و راه افتادم. حالا اینو میخوام بگم. چرا اینقدر در کشور ما صداهای مزاحم هست؟ 

چرا اینقدر بی ملاحظه ایم. چرا اینقدر خودخواهیم. چرا اینقدر فرهنگمون پایین اومده؟  

البته اینا همش سواله؟ 

دلیلشم خودم نمیدونم . به نظر شما چرا اینقدر ......

نظرات 5 + ارسال نظر
یزد چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 13:32

آخه یکی نیست به شما بگه عزیز من چرا خودتو ناراحت می کنی!

جامعه به آدم های غیرمحترم هم نیاز داره. چون ...

خرها تمام محترمند اندرین دیار
باید نمود از دل و جان احترام خر

شهین شنبه 18 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:16 http://mano2charkheyeman.blogfa.com

دوست عزیز سلام
با اجازه من شمارو لینک کردم خیلی خوشحال میشم به وبلاگ من سر بزنید منتظر حضور شما هستم

ارسلان سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 18:51 http://www.bicycleriders.blogfa.com/

این که عادیه دوست عزیز !!!!!
مردم اینقدر مشکل دارن که یادشون بره مشکلاتشون با یه بوق و دو تا بوق حل نمیشه ! خوش به حالت فقط بت بوق زد ! یه وانت توی همین حالت ( سر فلکه ) از عمد طوری به من زد که دیسک و ترمزم رو کامل عوض کردم !!!!!!!!!!!!!!!!
فرار کرد ولی همون موقع پلیس گرفتش !
خوش شانس بودم !!!!!!!!!!!!!!!!
گفتم واسه ی ابراز هم دردی !
...
..
.
یه کمش مال بی فرهنگ بودنه < باقیش عصبانیت و کم حوصلگیه !
خودتون بهتر میدونید چرا عصبانی و کم حوصلن !
به دل نگیر دوست عزیز !

الهام چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 15:48 http://ilovephilosophy


سلام
تجربه و تجربه های مشابهی که تکرار می شه و جوابی براش نیست!

اصغر دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 13:17

خیلی اقای سالار بهت نمیاد عصبانی بشی ما اینقد از این بوقا تو جاده گرفتن رومون عادی شده.بوقام دیگه مثل چوپان دروغ گو شدن دیگه نمیشه به هر بوقی اعتماد کرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد