یادش بخیر دقیقا سه سال پیش همین موقع کمی دلهره داشتم. دلهره از اینکه میخوام یه سفر خیلی خاص برم. سفر به کویر زرین به همراه محسن سنایی .
تو طول این مدت خیلی اتفاق ها افتاده. اما من هنوزم به یادشم و همیشه بهش فکر میکنم و همیشه اندازه میگیرم چقدر ازش دور شدم و چقدر بهش نزدیک .
بازم مینویسم.... منتظر باشید
کاش منم زودتر باهاتونآشنا شده بودم و محسن هم رو میدیدم
خدا رحمتش کنه
نتیجه میگیریم که باید قدر لحظه لحظه های کنار هم بودن رو بدونیم
شاید فردایی نباشد...
یاد محسن سنایی همیشه سبز.
تن و جان دوست خوبم آرش خزایی همواره سلامت.
نوروز پیشاپیش مبارک
شاید اونجوری که باید... قدر تو من ندونستم...
بهشت برین جایش باد
لذت بردیم ضمن تبادل لینک امیدوارم بتونیم از تجربیات شما استفاده کنیم