گروه  دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

هرکجا سازی شنیدی ، شعر و آوازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی ، یاد ما کن.
گروه  دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

گروه دوچرخه سواری و طبیعتگردی آنادانا- همدان

هرکجا سازی شنیدی ، شعر و آوازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی ، یاد ما کن.

ما فقط یک زمین داریم(1/5) در شیرین آباد

وقتی رفتیم داخل دیدیم که یه خونه روستایی شمالی خیلی قشنگ و البته دنجه و خیلی خوشحال شدیم. طویله و سرویس بهداشتی طبقه اول بود و طبقه بالا هم خونه .

چندتا گوسپند و بزغاله و گاو هم تو طویله بودن . خروس و مرغ هم که پای ثابت خونه های روستایی. دوتا سگ گنده هم تو حیاط میچرخیدن و پست میدادن. تو خونه که رفتیم دیدیم آقا نقی و خانومش که میشدن خواهر و شوهر خواهر قاسم منتظر ورود ما هستن و وقتی باهاشون حال و احوال کردیم کلی انرژی ازشون دریافت کردیم.

با اینکه خیلی خسته بودیم اما نشستیم و با آقا نقی هم کلام شدیم و صحبت های زیادی کردیم . از اینکه این جنگل ها خوبه که کمتر تخریب شده و مردم هنوز رو نیاوردن به ویلاسازی تا اینکه ایشون میگفت من گوسفند بفرستم همدان برات اونجا تو بفروش تا اینکه گوشت تو همدان چقدره و برنج چقدره .

همینطور که داشتیم حرف میزدیم خوابم میگرفت و خسته بودم اما نمیشد رو اومد که نقی جان بذار بریم کمی استراحت کنیم گوسپند رو هم نوکرتم استعداد مال فروشی رو خداییش تو خودم سراغ ندارم

یهو خانم آقا نقی گفت شام خوردین و ما هم بدون تعارف گفتیم: نه ولی میخواستیم شام بعضی از دوستان جنگل نشین بشیم. بنابراین شام اومد و ما دوتا همچون دو از قحطی برگشته شروع به خوردن کردیم . اعضاء خانواده هم مارو تماشا میکردن و از احتمالا از غذا خوردن ما لذت میبردن 

بعد شام خیلی خیلی خوابمون میومد

پا شدم برم مسواک بزنم و بیام که دیدم به به آقا سگه تو حیاط پشه پر بزنه نعلش میکنه . اومدم تو که از کسی برای تعامل برقرار کردن با آقا سگه کمک بگیرم که گفتن سگه حرمت مهمون صاحبخانه رو نگه میداره و البته همینطور هم بود.  فکر میکردیم طبق معمول اکثر خانواده های روستایی این دوستان هم زود میخوابن اما زهی خیال باطل . تا دو نیمه شب نشسته بودیم و من هم چرت میزدم . نهایتاً همون حول و حوش خوابیدیم و شب تموم شد.

نظرات 10 + ارسال نظر
مهسامیدی مهر یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 17:34

سلام

بعداز هیجانی که توجنگل داشتین فکر کنم پیشنهاد صاحب خونه برای فروش گوسفند در همدان باعث شده بود به ماجراهای قبل فکر نکنید.به هر حال این قسمتم با طنز شیرین شما عالی بود ممنونم

هیئت دوچرخه سواری همدان سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:54 http://cyclinghamedan.blogsky.com

سلام
انتخاب کادر توسط ریاست انجام شده و ملاک انتخاب هم فعالیت قبلی این کادر در هیئت میباشد.
یعنی این افراد در این حوزه فعال بوده و در هیئت حضور داشتند.

هومه سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:11 http://www.ghaensport.ir

سلام . کوتاه جالب و خواندنی .

salam چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 21:50

سلام به بروبچ کوهنورد و ورزشکار{-8-}.میخواستم بگم اگه موافقی تو فیسبوک اصلی صفحه وگروه کوهنوردی بسازیم و همه کوهنوردان با اتحاد دور هم باشیم و از فضای فیسبوک بهره ببری.بیا تو این وبسایتم فیلترشکن دانلود کن.بعد هم بیا عضو فیسبوک شو و ادرس پروفایلم هم تو سایتم هست,عضو فیسبوک که شدی منو هم ادد کن که بچه ها دور هم باشیم تو فیسبوک..خوشحال میشم.این کار هم میکنم که کوهنوردی رو دوست دارم ولی کوهنورد نیستم((تو فیسبوک به محض اینکه منو ادد کردی اعلام کن که بهت پیام داده بودم قبلا))!...به دوستات و اعضای گروه و سرگروه کوهنوردی هم اگه بگید بهتره.من سهم خودم تا بحال به خیلی ها گفتم و امیدوارم تا بعد رمضان تیم بزرگی تشکیل داده باشیم ایشالا...سوالی بود تو نظرات وبلاگم اعلام کن...منتظرم... www.msster.tk

[ بدون نام ] شنبه 8 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 18:19

سلام
بعد از ماجراجویی خواسته و ناخواسته در جاده جنگلی...
یه خونه روستایی شمالی و البته دنج خیلی خیلی میچسبید.
-------------------
آرش جان-حرف زدن در حالت خواب خرگوشی با نقی به از روبرویی با گرگ های گرسنه...
------------------
(تا اینکه ایشون میگفت من گوسفند بفرستم همدان برات اونجا تو بفروش)
به نظرم پیشنهاد خوبی بوده...
------------------
بسیار عالی....هرچند مختصر...منتظر مابقی روایت شما هستیم.
و ما فقط یک زمین داریم.

هزار اندیش شنبه 8 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 18:27

آقا آرش...یه خواهش
اگه امکانش براتون هست.مسیر دقیق حرکتتونا روی نقشه مشخص و تصویری از اونا اینجا قرار بدید.
پیشاپیش ممنون.

پیشنهاد خوبیه . اما این کار کمی وقت بره و حوصله گذاشتن میخواد. من اسم شهرها و روستاها و موقعیت جغرافیایی اونهارو دقیق تر مینویسم که البته امیدوارم بتونه بهتون کمک کنه تا اون مسیرها رو تو نقشه پیدا کنید.

حامد حسینی چهارشنبه 12 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 13:20 http://rekabzan.blogfa.com

سلام
خوب هستید دوست خوبم
داستانک جالبی بود ولی...
آقا یه طبیعتگرد و دوچرخه سوار نباید از سگ بترسه ...

ولی اگه سگه یه حالی بهت داده بود برنامه اون شب با شب نشینی که براتون تدارک دیده بودند و چرت شما حسابی کامل میشد

حق با شماست . صد البته بنده از سگ نترسیم. اما سگ در حال پست با کسی شوخی نداره

مرتضی یکشنبه 16 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:18

salam man va ye ki az doostam tasmim darim ba paye peyade irano begardim shoma mitonid komakemoon konid?

سلام. ممنون که به وبلاگ ما سر زدید. از تصمیم خوب شما خوشحال شدم. اما ای کاش توضیحات بیشتری در مورد خودتون میدادید . ضمن اینکه فکر می کنید چه کمکی بتونم بکنم. لطفاً توضیحاتی در مورد خودتون و برنامه تون و اینکه چرا میخوایید سفر کنید بذارید. ممنون و منتظرم.

مرتضی چهارشنبه 19 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:07

bishtar bara ine ke mikhaym be khodemoon beresim ehsas mikonim ke az in tarigh mitonim khodemoono beshnasim shoma age mionid sharayet safar to irano baramoon tozih bedin

لطفا شماره تماستون رو بذارید تا باهاتون تماس بگیریم. و در حد توان کمکتون کنیم.

قدیر اکبری پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 18:21 http://nadaaram

خیلییییییییی ملموسه برام این تعریف ها. من قبلا اینا ر تجربه کردم یا شما خیلی خوب گفتی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد