هشت توصیه به همکسوتان اندر احوالات سفر با یک گروه شیرازی چندی پیش از طریق تلفن همراه هنگامی که در سفر مشهد مقدس بودیم خانمی زنگ زد و با صدایی پر از هیجان درخواست نمود که گروهی را که ایشان سرپرست آنها بود و تحت عنوان یک آژانس هواپیمایی بودند (ساراتور شیراز ) را به سفر کویر ببریم. در ابتدای امر مرا تردیدی بود که قبول نمایم یا رد ؟ چون هم مرا توری به کویر ورزنه بود و هم تورهای پرجمعیت در علاقه من نبود. اما با این وجود چون تاکنون با شیرازی جماعت سفر نکرده بودم و خلقیات این مردمان نمیدانستم قبول نمودم و تصمیم به سفر گرفتم. اما در ابتدای امر ایشان را بسیار تاکید نمودم که چند بحث بسیار مورد تاکید من است که نباید اخلاق طبیعت را زیرپا گذاشت . ( پوشیده بود ، منظم بود ، باری به هرجهت نبود و تاحد ممکن برای طبیعت سفر کرد نه برای چیزهای بیهوده ) قراردادی نوشته شد و فکس برای بنده ( البته قراردادای که در عین ناشی گری فقط وظایف بنده را متذکر میشد ) با وجود اینکه قرارداد زیاد نوشته بودم اما چون فردی سختگیر نبودم این را به رخ ایشان نکشیدم و درخواست اصلاح ننمودم . چون معتقد بودم ایشان به عنوان یک آژانس وظایف خود را می شناسند. از پانزده روز پیش از سفر مقدمات و هماهنگی ها و سایر بحث ها را انجام دادم و بماند که چندین بار نظر ایشان تغییر نمود و کار دوباره انجام دادم. قرار بر این شد که بنده برای الحاق به این گروه به کاشان بروم . بنابراین به تهران رفتم و پس از یک شب که خدمت محمدخان بودم فردا صبح زود با عجله برای اینکه دیر نرسم به سمت کاشان راهی شدم. بماند که سختی ها و مرارت ها در راه کاشان کشیدم. در کاشان هم هنگامی که به سرکار خان ماهرانی تماس گرفتم ایشان گفت که اتوبوسشان خراب شده و چند ساعتی دیر میرسند ( ساعت 7 عصر ) تا ساعت هفت عصر کمی شهر را گشتم و مردمان را دیدم و ناهاری خوردم و در نهایت به محل قراری رفتم تا نزدیک تر به مسیر کویر باشد . اما امان از آدم های بدقول ، امان از آدم های بدقول. در نهایت چون حجاب مناسبی نداشتند و به نظر بنده رفتار نامناسبی پلیس به این افراد تذکر داده بود ( دومین اشتباه ناشیانه مبتدی ها ) و چند ساعتی هم معطل شده بودند. گرچه اتوبوسی که آورده بودشان هم چندی به دل نمیزد و شاید اتوبوس اش را بیشتر از فرزندانش دوست داشت و چنان آرام میرفت که انگار روز 48 ساعت است . بالاخره با مصیبت های فراوان ساعت 12.30 شب به محل قرار رسیدند و من را که بسیار خسته شده بودم سوار کردند. این سفر اینقدر برای من ناراحت کننده شد که نوشتن همه آن مصیبت نامه ای است شگرف. ساعت 2 نیمه شب در کاشان مدیریت تور به مسافران خود شام داد ( سومین اشتباه ناشیانه مبتدی ها ) و ساعت 3 بود که راننده اتوبوس پس از اینکه مطلع شد جاده ای خاکی را باید برود پا در کفشی کرد و همه مسافران را که دختران جوان و پسران کم تجربه بود را کف خیابان پیاده کرد و نرفت ( چهارمین اشتباه ناشیانه مبتدی ها ) چون باید قبلا ایشان توجیه میشدند . مدیریت تور که البته به نظر بنده بسیار کم تجربه بودند و اصلا به درد این کار نمی خوردند دست به دامانمان شد که مینی بوسی بیابم و بنده هم بنابر رسم انسانی علیرغم اینکه وظیفه ای در این خصوص نداشتم کمکشان کردم و با یاری جناب آقای سرکرده ( جوانمردی که فراموش ناشدنی است ) دو مینی بوس ساعت 3 نیمه شب فراهم کردیم و راهی کویر شدیم. خلاصه کنم بالاخره به کویر رسیدیم و مسافرین ساراتور شیراز سرگشته در کاروانسرا بودند. جا ردیف شد و ایشان کمی خوابیدند . فردای آن روز و فردایش هم بجز یک وعده که خود به زبان آمدم هیچ غذایی به بنده داده نشد ( با وجود اینکه غذای راهنما با تورگذار است ) ضمن اینکه من در این فکر بودم که اینها برای چه از من خواسته اند راهنمایشان باشم . چون بجز اندک تعدادی کسی توجهی به توضیحات من نداشت. بقیه داستان را خلاصه میکنم. سفر لذت بخشی نبود . چون باقی داستان همه اش کم تجربگی و کم صبری بود و لاقیدی و متاسفانه قدرناشناسی. حال توصیه من به همه دوستان هم کسوت خود این است که به موارد زیر حتما اهمیت بدهند . 1- هیچگاه افراد کم تجربه به طبیعت را با هر مبلغ قرارداد به طبیعت مخصوصا طبیعت بکر نبرید. 2- هیچگاه قبل از عقد قرارداد قولی ندهید. 3- بیش از وظایفتان عمل نکنید مگر جان یا آبروی یک انسان متوجه مساله باشد. 4- قبل از انجام سفر تمام مبلغ قراردادتان را دریافت کنید و بعد راهی شوید. 5- قبل از اینکه سفر کنید حتما از گروهی که میبرید مطمئن شوید که افرادی بیمار ، کم صبر ، راحت طلب و سرخود نباشند. 6- اگر دوست دارید کلاس کاریتان حفظ شود و همیشه سفر کنید با مبتدی ها سفر نکنید . 7- مطمئن شوید گروه مورد نظر مدیری کارآمد دارد و دیگر اعضاء گروه از او حرف شنوی دارند. چون رابط شما با گروه مدیر یا سرپرست آن گروه است. 8- طبیعت جای باری به هرجهت بودن نیست . مخصوصا اگر با دیدی مقدس به طبیعت این دست آفرید خداوند بزرگ نگاه میکنید. با امید به موفقیت همه دوستان . |